این استاد و پژوهشگر ایرانی که حدود 4سال پیش پس از اتمام تحصیلات دکتری در «مرکز تحصیلات تکمیلی در علوم پایه زنجان» به عضویت هیئت علمی دانشگاه «بیرمنگام» انگلستان درآمده، بهعنوان پژوهشگر اصلی گروه تحقیقات کهکشانهای فسیلی این دانشگاه که از معتبرترین و فعالترین گروههای پژوهشی در این زمینه در دنیاست، نقش کلیدی در یافتههای اخیر این گروه از جمله شناسایی نزدیکترین و پرجرمترین کهکشانهای فسیلی و چند کهکشان فسیلی دیگر و نظریههای بدیع ارائه شده در زمینه این گروههای کهکشانی داشته و تحقیقات اخیر وی بازتاب وسیعی در محافل و رسانههای علمی جهان داشته است.
زمینههای اصلی تحقیقات دکتر خسروشاهی، بررسی کهکشانهای گروهها و خوشههای کهکشانی، روند تشکیل و تحول آنها و ارتباط ساختار کهکشانها با محیط پیرامون آنها (گاز یا ماده میان کهکشانی در خوشههای کهکشانی) است.
با دکتر خسرو شاهی در زمینه انواع رصدگرها، نقش نجوم در توسعه دانش، کشفیات کهکشانی جدید و وضعیت نجوم در ایران گفتوگو کردهایم.
- چه نوع رصدهایی توسط منجمین انجام میشود و اینها از نظر علمی چه تفاوتهایی با همدیگر دارند؟
در گذشته نجوم به این شکل بوده که افرادی که رصدهای اپتیکی انجام میدادند روی اجرام دیده شده در ناحیه اپتیکی و منجمینی که رصدهای رادیویی انجام میدادند روی اجرام مشاهدهشده در ناحیه رادیویی و ناحیه انرژیهای بالا مثل گاما، تمرکز داشتند. امروزه در نجوم حرفهای، مرز طول موجها شکسته شده؛ یعنی در 10سال گذشته و با شروع قرن 21 مرز واضحی بین این طول موجها وجود ندارد. کسانی که روی نجوم اپتیکی کار میکنند در ناحیه رادیویی هم فعالیت دارند و کسانی که روی اجرام آسمانی در ناحیه رادیویی کار میکنند در ناحیههای انرژیهای بالا هم فعالیت دارند. به این دلیل که مانند فیل در تاریکی، از یک جرم چند تفسیر نداشته باشیم.
در مطالعه چند رنگی سیستمهای کهکشانی در دانشگاه بیرمنگام، ما وارد چنین طرحی شدیم و در سال 2005 و 2006 طی مطالعات و تحقیقات موفق شدیم یکسری گروههای کهکشانی فسیلی را کشف کنیم که از جمله آنها یکی از پرجرمترین فسیلهای کهکشانی نزدیک به کهکشان خودمان است.
- چرا میگویید فسیل کهکشانی؟
مجموعههای کهکشانی، بسیار قدیمی هستند؛ یعنی در لحظات آغازین عالم به وجود آمدهاند. البته از نظر عمومی و رویت، آنها تفاوتی با خوشههای کهکشانی دیگر ندارند اما وقتی در اطراف آنها پرتوهای نوری قدرتمند میبینیم متوجه میشویم که آنها احتمالا در هم ادغام شدهاند و کهکشان بسیار بزرگی را تشکیل دادهاند. پرتوهای اطراف آنها هاله اشعه ایکس است که به خاطر سیال بودن دچار تغییر شده و وارد پروسه ادغام نمیشود. همین مسئله باعث میشود متوجه شویم که اینها چند کهکشان بودهاند و اکنون در هم ادغام شدهاند.
- این کشفیات چگونه صورت گرفت؟
این کشفیات با استفاده از خواص چندرنگی بود؛ یعنی آنها در ناحیه پرتوهای ایکس کشف شدند و این کار به وسیله تلسکوپهای فضایی که بهطور اختصاصی به همین منظور ساخته شدهاند صورت گرفت. بعد با ترکیب دادههای اپتیکی به دست آمده از رصدهای زمینی موفق به کشف آن شدیم.
این کشف، پوشش خبری جهانی داشت و تمام وبسایتهای نجومی به تمام زبانهای دنیا آن را پوشش دادند و سازمان فضایی آمریکا، ناسا و سازمان فضایی اروپا در بخش پرتوهای فضایی آن را منتشر کردند. این فعالیتها همچنان ادامه دارد و ما همچنان مشغول پردازش پرتوهای رادیویی این فسیلها هستیم که برخی از آنها به نتیجه رسیده و برخی هنوز در حال تجزیه و تحلیل هستند. الان هم در ایران چند نفر از دانشجویان و محققان ایرانی روی این طرح کار میکنند و ما در ارتباط با دانشگاه بیرمنگام هستیم.
- ما در ایران چیزی به نام نجوم مشاهداتی داریم یا بیشتر نجوم نظری بوده است؟
نجوم حرفهای رصدی ایران بسیار مغفول مانده و متخصصین و منجمین رصدی ما در طول 30 سال گذشته دسترسی به امکانات رصدی مدرن نداشتهاند و به آن چیزی که قبلا بوده اکتفا کردهاند. به خاطر همین محدودیت، نجوم و کیهان شناسی در ایران جنبهنظری پیدا کرده است. در حالی که نجوم یک علم مشاهداتی است که متأسفانه در ایران چندان مورد توجه قرار نگرفته است. من نمیدانم باید خوشحال باشم یا ناراحت که شاید تنها کسی بودهام که در این 10سال گذشته با طیف وسیعی از تلسکوپهای مدرن کار کردهام.
از جمله با رادیو تلسکوپها، تلسکوپهای پرتو ایکس و تلسکوپ هابل. البته متأسفم که چرا در میان یک جمعیت 70میلیونی تنها یک نفر توانسته این کار را بکند. ما نیاز بسیار بیشتری به این نوع فعالیتها برای رشد نجوم حرفهای داریم. میتوانم ادعا کنم که حتی در میان منجمین دنیا نیز از جمله معدود کسانی هستم که در این طیف وسیع رصد انجام داده است و این را لطف خدا میدانم و آن را مدیون کمکهای کسانی میدانم که خوش فکر و حامی من بودهاند، بهخصوص دانشکده علوم پایه دانشگاه زنجان و به ویژه دکتر یوسف ثبوتی که استاد من هستند.
- درخصوص سال جهانی نجوم نظر شما چیست؟ و اصولا نجوم چه اهمیتی دارد؟
انجمن جهانی نجوم و یونسکو برای اینکه اهمیت نجوم را به جهان نشان بدهند و اینکه انسان را به کنجکاوی نسبت به محیط خودش تشویق کنند امسال را سال نجوم اعلام کردند. الان در زمینه نجوم تحولات بسیار مهمی رخ داده منتهی بسیاری از مردم هنوز مطلع نیستند که از نظر فناوری چه اتفاقاتی افتاده است و این چه تاثیری میتواند در درک ما از پیدایش عالم داشته باشد. الان در دنیا تلسکوپهای 8 و 10 متری رایج هستند.
الان دنیا به طرف تلسکوپهای 30 و 40 متری حتی 100 متری حرکت میکند. اما هر بار که این تلسکوپها ساخته میشوند به تعدادی از سؤالات بشر پاسخ داده میشود اما به همان اندازه نیز سؤالات بیشتری پیش روی آنها گذاشته میشود. بنابر این جاهطلبی و تلاش برای ساخت تلسکوپهای بزرگ کمک میکند که ما به چشمههای نجومی اطراف خودمان و نحوه پیدایش آنها پی ببریم. به هر حال در خارج از جو زمین این جاهطلبی ادامه دارد والان دهها تلسکوپ فضایی در خارج از جو زمین فعال هستند و دادههای رصدی را به زمین مخابره میکنند که توسط متخصصان این حوزه مورد پردازش و تحلیل قرار میگیرد.
سال جهانی نجوم برای عمومی کردن نجوم و شناساندن آن به مردم است. سال جهانی نجوم در هر کشوری به نوعی استنباط میشود. در کشورهای پیشرفته آنها میخواهند جوانها را به سوی علوم فیزیکی، الکترونیک، کامپیوتر، مکانیک و ریاضی راغب کنند. این مسئله برای آنها بسیار مهم است چون آنها هم کمبود متخصص دارند. در کشورهای در حال توسعه، سال جهانی نجوم باعث میشود تا دانش نجومی در آنها رشد پیدا کند. این باعث میشود تا به مسائل نگاهی علمی داشته باشند. در این صورت میتوان مشکلات را حل و حتی در جهت فقرزدایی حرکت کرد.
ما در کشوری مثل ایران، شرایط متفاوتی داریم. در ایران نجوم آماتوری بسیار با ظرفیت است و یکی از بهترینها در دنیا به شمار میرود اما نجوم حرفهای مدرن مغفول مانده است؛ یعنی نیاز ما مانند کشورهای غربی نیست چون آنها بهدنبال گسترش عمومی نجوم درمیان مردم خود هستند و ما این را داریم. هر کشوری بهره برداری خودش را از سال جهانی نجوم میکند. ما باید از این فرصت استفاده و مزایایی را که این دانش در بخش فناوری و علوم کشورمان میتواند برای ما به ارمغان بیاورد تشریح کنیم. یکی از مسائلی که باید برای ما روشن شود فرق نجوم با آسترولوژی (نجوم غیرفیزیکی و ماورایی، پیشگویی، فال و...) است. سال جهانی نجوم باید این را روشن کند.
- توسعه دانش نجوم در ایران چه تاثیری در ارتقای سطح علمی کشور ما دارد؟
نجوم علمی است که محبوب مردم است و بزرگترین حامیان این علم مردم هستند. نجوم حرفهای امروزه محتاج ابزار حرفهای و فناوری است. برای توسعه نجوم باید فناوریهای نوین آن نیز وارد کشور شود که این میتواند در بخشهای وسیعی از کشور کاربرد داشته باشد. یک تلسکوپ حرفهای یک ابزارعظیم چند 10تنی است که با دقت بسیار بالا با حدود یک ده هزارم ثانیه قوسی در حرکت است. همین که چگونه این را نصب و اجرا کنیم یک تجربه علمی خوب برای ماست. این مسئله از نظر سیستمهای الکترومکانیکی هم بسیار مهم است.
بعد از اینکه دادههای نجومی از رصدگرها و آشکار سازها بیرون آمد نیاز به پردازشگرهای عظیم و نرمافزارهای بزرگ داریم تا اطلاعات موجود در این دادهها را استخراج کرده و آنها را تبدیل به تولید علمی کند. تولید علم را در ایران بیشتر با تولید مقاله میسنجند اما متأسفانه به این نکته توجه ندارند که بسیاری از این مقالاتی که منتشر میشود عملا مبتنی برهیچ آزمایشی نبوده و کاملا جنبهنظری دارد. اگر در تولید علم صرفا به تولید مقاله اکتفا کنیم، آزمایش را از دست دادهایم. علم با آزمایش شروع شده است. دهها تلسکوپ در دنیا هستند که بررسی دادههای آنها میتواند منجربه تولید علم در شاخه نجوم شود. بنابراین تولید علم ممکن است به شکل مقاله بیرون نیاید اما تجربه بسیار بزرگی برای کشور محسوب میشود. بسیاری از فناوریها قبل از عمومی شدن در نجوم مورد استفاده قرار گرفته است؛ مثلا همین دوربینهایی که در موبایلهای امروزی یا دوربینهای دیجیتال به کار گرفته شده، 40 سال پیش در نجوم استفاده میشده است.
توجه کنید که ما در ایران حتی در بسیاری از زمینههای علمی، کسانی که بتوانند تحولات علمی دنیا را درک کرده و آنها را تبدیل به متون قابل فهم برای مردم کنند نداریم. مثلا در برخی رشتههای نجوم، بهصورت معدود یک نفر را داریم که این قابلیت را دارد. در بسیاری از رشتههای نجوم حتی یک متخصص هم نداریم و این یک عیب بزرگ برای ایران است. شاید در علوم دیگر هم این اشکال وجود داشته باشد. به هر حال ما موظف به رفع این اشکال در رشته نجوم هستیم.